نیمه شعبان ،ولادت حضرت مهدی (عج)
- روزگاری شده که دلها مملو از تردید و قلب ها سراسر بی اعتمادیست.
- انگار همه دنبال آغوشی گرمتر از آغوش مادرمان میگردیم؛ جایی که فقط یقین هست و آرامش مطلق.
- انگار دنبال تکیه گاهی محکمتر از شانه های پدر میگردیم؛ تکیه گاهی که دیگر نگران لرزش و یا شکستنش نباشیم.گاهی هم میتوانیم چند لحظه ای تنهایی و اندوهمان را فراموش کنیم و بخندیم اما باز هم این حس غربت و سرگردانی در خلوت، همه وجودمان را فرا میگیرد. فریادمان در سکوت، دنبال فریادرس و سنگ صبوری میگردد.
و ناگهان پاسخی، این دل آشفته را آرام میکند:
او ...
مهدی علیه السلام همان است که دنبالش هستی!
ولادت
چهارم شعبان، سال روز ولادت پرچم دار بزرگ کربلا، حضرت عباس بن علی علیه السلام است. عباس بن علی علیه السلام در سال 26 هجری قمری، در مدینه، دیده به جهان گشود. وی در دامان امیرالمؤمنین علی علیه السلام و مادر گرامی اش به گونه ای پرورش یافت که به مظهر غیرت، ایثار و شجاعت، بدل گشت. عباس بن علی علیه السلام در طول حیات خویش از محضر پدر و برادرانش، بیشترین بهره را برد و جامع فضایل نیکو گردید. آن بزرگوار آن چه را از محضر آن سه امام معصوم آموخته بود، در کربلا آشکار ساخت و حماسه ساز نام آور عاشورای حسینی شد.
دوران کودکی
باید در لحظه لحظه ی دوران کودکی عباس علیه السلام ، به دقت اندیشید؛ زیرا در همه ی این دوران شیرین و حساس زیر نظر و عنایت کانون عصمت و طهارت بوده است. او در دوران کودکی از دانش و زهد و تقوا و ایثار و عبادت و شجاعت پدر ـ که آیت بی همتای همه ی کمال بشری است ـ الهام می گیرد و می کوشد خود را آن گونه بپروراند که ایده آل و مطلوب پدری بزرگوار چون علی است.
مظهر شهادت
سلام بر ابوالفضل، فرزند امیرالمؤمنین علی علیه السلام ؛ که با جانش با حسین علیه السلام مواسات ورزید، از دنیایش برای آخرت بهره برد و خود را فدای برادر کرد. روزهای آغازین ماه شعبان، ولادت این دو برادر را در خود دارد؛ دو برادر بزرگواری که نام شان در ذهن هر مؤمن شیفته ای، تداعی گر قلّه های بلند حماسه و سرافرازی است. حسین و ابوالفضل علیهماالسلام ، نام های قدسی هستند که چشم اندازی از اخلاص، عبودیت، دلیری و ایثار را پیش دیدگان آدمی می گشایند و در درون او، تواضع و حیرتی وصف ناشدنی را برمی انگیزانند. حضرت ابوالفضل علیه السلام ، پرچم دار لشکر اخلاص و شهادت، مظهر دلدادگی به معبود، و نمود مجسمی از یک انسان کامل است. او بزرگ مردی حماسه آفرین است که در قیامت، شهیدان بر مقام او رشک می برند. او پرچم داری است که یادمان دلاوری و آزادگی وی، پیوسته در تاریخ جاری است. سلام همه ی صالحان و پاکان، بر روان پاک آن دریا دل باد؛ سلامی تا سپیده دمان ظهور.
رزم آوری
حضرت ابوالفضل علیه السلام سواری خوش سیما و تنومندی است که در زیبارویی، «ماه بنی هاشم» خوانده می شد و در تنومندی به گونه ای بود که چون بر قوی هیکل ترین اسبان می نشست، پاهایش بر زمین کشیده می شد. در قدرت و رزم آوری چونان شیر خشمگین بر لشکر کفر و الحاد می تاخت؛ به قدری تار و مارشان کرده بود که دیدن او، دل دشمن را به لرزه می انداخت. گروه گروه افراد با چهره هایی وحشت زده از پیش او می گریختند و دلاوران لشکر آن گروه نامسلمان، به تیغ شمشیرش، رو به جانب دوزخ می نهادند.
سلام بر ابوالفضل علیه السلام ؛ بزرگ مردی که به یُمن نام بلندش، پرواز را می آموزیم و یادش هماره در مینای عشق می درخشد. سلام بر ابوالفضل علیه السلام ، که سرو بلند آزادگی را بر بام تاریخ ما می کارد، آینه های طور و تجلی را در برابر جوانان ما می افرازد و پرچم صلابت و سادگی، صبر و ایستادگی، شهادت و مردانگی را بر ایوان آیین زندگی جانبازان عزیز ما به اهتزاز در می آورد. سلامی ویژه، از هر سپیده دمان، تا هر شام گاهان، هزاران بار!
دانش ابوالفضل علیه السلام
حضرت ابوالفضل علیه السلام ، زورق نشین دریای بی کرانه ی معرفت بود. به سان ماه تابان از خورشید وجود پدر، نور می گرفت و با فراستی چشم گیر و دقتی فراوان، خوشه چین خرمن حقایق ولایت بود. علی علیه السلام درباره ی دانش اندوزی فرزند خود چنین می فرماید: «همانا فرزندم عباس، در کودکی علم آموخت و به سان فرزند کبوتر که از مادرش، آب و غذا می گیرد، معارف را از من فرا گرفت».
کرامت های ابوالفضل علیه السلام
عباس علیه السلام به برکت ایثار و فداکاری بی مانندش، قبله ی دل هاست. حرم ملکوتی اش، آرام بخش دل عاشقان است. مردم درمانده ای که از همه جا ناامید شده اند، به بارگاه او که تجلی گاه رحمت الهی است، روی می آورند و شاد و خوشحال بازمی گردند. آن خانه ای که هرگز به روی حاجت مندان بسته نمی شود، خانه ی عباس، بنده ی وارسته ی خداست.
نویسنده:عبداللطیف نظری و خانم مولائی
زندگی نامه ی سردار علی خان بگ باغچقی بوغانلو
کرد خراسان(کرمانج چامشگزگ) ---> ایل بزرگ شادلوی بجنورد ---> ایل بوغانلو ---> طایفه ی گرانلوی روستای باغچق---> حسین خان ---> سردار علی خان بگ باغچقی بوغانلو
سردار علی خان بگ فرزند ارشد حسین خان و از طایفه ی گرانلو یکی از زیر طوایف ایل بوغانلو و ایل بزرگ شادلو می باشد. تاریخ تقریبی تولد وی 1235 خورشیدی می باشد. نام مادر وی زهرا خواهر حاج اسماعیل خان بوغانلو، خان روستای عبدل آباد بجنورد بوده است. وی دارای یک برادر به نام رحیم خان و همچنین دارای چندین همسر به نام های شهربانو، خواهر علی خان بگ زاخورانلو از باغچق و خیرنسا از روستای عبدل آباد بوده است. وی سه فرزند پسر و چهار فرزند دختر داشته که فرزندان پسر وی به ترتیب سن سردار حسین خان بگ ، سردار امان الله بگ پهلوان و کدخدا کربلایی فرج الله بگ بوده اند و همچنین فرزندان دختر وی خانم، درنسا، بدرنسا و زینب(بنا به روایتی عروس علی خان بگ زاخورانلو) نام داشته اند. از فرزندان سردار، حسین خان بگ و دختران وی از شهربانو و امان الله بگ و کربلایی فرج الله بگ از خیرنسا متولد شده اند.
سردار علی خان بگ باغچقی بوغانلو، آخرین ایل بگ طایفه ی گرانلوی روستای باغچق از توابع بجنورد و بدلیل قرابت خونی با شادلوها به عنوان آخرین ایلخان ایل بوغانلو (بوقانلو یا باقانلو) و یکی از رجال نظامی و اقتصادی دارالحکومه در اواخر حکومت یارمحمد خان سهام الدوله(معروف به سردار مفخم، والی شمال خراسان و بجنورد) و حکومت عزیزالله خان سهام الدوله (معروف به سردار معزز جانشین سردار مفخم) منصوب بوده است. ایل بوغانلو یکی از دو ایل اصلی و هم خون ایل بزرگ شادیلو می باشد که روستاهای عبدل آباد، علی آباد، بسرکانلو، کلاب، باقرخان 1و2و3 ، جمی، لنگر و از روستای باغچق فقط طایفه گرانلورا در برمی گیرد همچنین بوغانلو ها در برخی از روستاهای شمال استان گلستان نیز سکونت دارند. زیر طوایف گرانلو شامل: باوی حسین خان (علی خان بگ و رحیم خان)- باوی کربلایی مقصود(حسن - شرفخان - غلامحسین - کربلایی شایداغ)- باوی ولی خان (اصل خان) - باوی مدقلی - باوی کربلایی احمد - باوی صادق - باوی خداداد(اصالتا از روستای عبدل آباد بجنورد و ازدواج و سکونت در باغچق) و باوی اسدی(اصالتا از روستای لنگر بجنورد و ازدواج و سکونت در باغچق) می باشند.
از نظر سنی علی خان بگ بوغانلو از علی خان بگ و لطیف بگ زاخورانلو حدودا دو دهه جوانتر بوده و در زمان سردار معزز به عنوان آخرین ایلخان بوغی ها در اوج اقتدار خود بوده است.
سردار علی خان بگ به همراه دایی(سردار حاجی اسماعیل خان) و برادر زن های عبدل آبادی خود و برادر زن های زاخوری خود(سرداران علی خان بگ زاخورانلو و لطیف بگ زاخورانلو و فرزندانشان) و همچنین فرزندان خود(سرداران حسین خان بگ و امان الله بگ) در اکثر جنگ ها در مقابل ترکمنان و بیگانگان متجاوز به خراسان شرکت داشته است که در اکثر مواقع فرماندهی ده ها و یا صدها نفر را به عهده داشته است. طبق اطلاعات جمع آوری شده در یکی از این جنگ ها ضربه ای بر ناحیه ی پشت وی وارد می شود که این زخم چندین و چندین سال با سردار علی خان بگ ماند و تا اینکه در اثر همین زخم در روستای عبدل آباد و در سال حدود 1300 و در سن حدود 60 سالگی دار فانی را وداع گفت. که تاریخ دقیق فوت و تولد ایشان در دست تحقیق است. بعد از فوت جسد وی به امام زاده محمد رضا در روستای لنگر از توابع بجنورد منتقل و در کنار دیگر سرداران شادلو به خاک سپرده شد. سنگ قبر این سردار به احتمال فراوان برای نگهداری به میراث فرهنگی بجنورد انتقال یافته است.همچنین روایت های دیگری نیز نقل شده است که در دو تا از جنگ های کردها و ترکمنان، حسین خان بگ و امان الله بگ فرزندان علی خان بگ بوغانلو حامل جنازه های قلیچ بگ(اشتباها بدست یاران خودی در جنگ های خدو سردارکشته شد ) و علی بگ(کشته شده در جنگ با ترکمنان) فرزندان علی خان بگ و لطیف بگ زاخورانلو بوده است.
علی خان بگ یکی از ثروتمند ترین و قدرتمندترین ایل خوانین باغچق و بجنورد بوده است و املاک زیادی را در بجنورد و حومه ی بجنورد دارا بوده است از جمله منطقه ی آلاداغ و تخته ی ارکان - روستای قلعه جوق - روستای عبدل آباد - باغ های روستای علی آباد، روستاهای سورک، اوخلی، بسرکانلو و زمین ها و مراتع و مزارع روستای باغچق و ....که این املاک را از سردار مفخم و سردار معزز خریداری کرده و یا بعد از پیروزی در جنگ ها هدیه گرفته است. طبق گفته ی بزرگان باغچق علی خان بگ املاک زیادی را بین باغچقی ها تقسیم نموده که امروزه در بیشتر آنها به صورت شخصی و وقفی کشاورزی صورت می گیرد که چندین اسناد و قباله مربوط به حدود 100 سال پیش از املاک وی بجا مانده است.همچنین مقادیر زیادی چشمه و مرتع نیز در اداره ثبت اسناد و و املاک بجنورد به نام این سردار ثبت شده است. در باغچق چشمه ی خان یا علی خان و همچنین در آلاداغ نیز چشمه ی علی خان بگ به نام و در تصرف ایشان بوده است. علاوه بر آنها چندین چشمه و مرتع دیگر نیز در بجنورد و روستاهای اطراف در تصرف این سردار بوده است از جمله: چشمه ی ترناب، چشمه ی چرتان، چشمه ی یخچال، چشمه ی کور، مرتع و چشمه بوغانلو بارگاه ، مرتع و چشمه علی خان بارگاه، مرتع قره میغ و غیره.
از نوه های سردار علی خان بگ و بزرگان روستا روایت است که ایشان در همان سنین جوانی بارها از سردار مفخم درخواست کرده که به کمک سردار عیوض خان جلالی بروند ، اما سردار مفخم بنا به دلایلی قبول نکرده است.
عکسی که در لوگوی وبلاگ مشاهده می کنید از کتابی تاریخی واقع در آیینه خانه ی مفخم گرفته شده است. که بعد از شناسایی های انجام شده سومین نفر ایستاده از چپ علی خان بگ می باشد. این عکس در سال های آخر عمر سردار مفخم(نفر نشسته) و حدودا در سال 1281 خورشیدی گرفته شده است. علی خان بگ در این عکس حدودا 44 سال سن داشته است. 4 نفر ایستاده در پشت سردار مفخم فرزندان وی می باشند که نفر دوم از چپ عزیزالله خان معروف به سردار معزز می باشد که بعد از پدر در سال 1283 خورشیدی والی خراسان و بجنورد شد.
هم اکنون از تمامی نوادگان پسری سردار علی خان بگ که 111 نفر می باشند تعداد 1 نفر شهید(روحانی شهید نقدعلی باغچقی) و 17 نفر فوت کرده و 93 نفر در قید حیاط هستند که نسل سوم و چهارم و پنجم دسته ی علی خان بگ را تشکیل می دهند. تعدادی از آنها از مفاخر و از جوانان موفق روستای باغچق و دارای افتخارات استانی، کشوری و حتی جهانی می باشند که در این وبلاگ معرفی شده اند.
تهیه و تنظیم:مهندس نقدعلی علوی فر باغچقی (بوغانلو)
زندگینامه:روحانی شهید نقدعلی باغچقی درسال ۱۳۱۹ خورشیدی در روستای باغچق از توابع شهرستان بجنورد، استان خراسان شمالی در خانواده ای مذهبی، اصیل و هنردوست متولد شد. وی فرزند ارشد عطاخان و از نوادگان نسل سوم سردار علی خان بگ بوقانلوی شادلو(آخرین ایلخان بوغانلو و از سرداران تاریخی کشته شده درجنگ با بیگانگان متجاوز به خراسان) می باشد. مانند هر کرد خراسانی، نقدعلی هم باکشتی کردی باچوخه و دوتار بزرگ شد. به گفتهی نزدیکان وی، نقدعلی ازهمان کودکی رفتار خاصی از خود نشان می داد که او را ازهمبازیانش متمایز می کرد. درعنفوان جوانی استعدادش درهنر موسیقی و بخشی گری ونواختن سازهای دوتار و قوشمه بر اطرافیانش آشکار شد. وی در سن 22 سالگی حدود سال 1341 خورشیدی ازدواج کرد و با دسترنج حاصل از بنایی و نجاری مشغول گذران وامرار معاش شد. نقدعلی درهمان سنین جوانی وحدود سال 1347 خورشیدی به خاطر استعداد بالایی که در بخشی گری و موسیقی داشت جذب رادیو کرمانجی خراسان شد وچندین سال درسیمای مشهد و گاهی تهران به صورت کلاسیک خوانندگی کرد که از وی پنج آهنگ به یادگار مانده است که همه وی را با آهنگ گلورمعصومه می شناسند.
حدودا درسال 1350 خورشیدی، نقدعلی به خاطر دلایلی نا معلوم از جمله خوابی که ایشان دیده بودند(طبق گفته ی خانواده و نزدیکان شهید)، مسیرزندگی اش را تغییرداده وعلیرغم اینکه از سواد بی بهره بوده ودرجایی محصل نبوده است، به صورت خدادادی و خود آموز از سواد کافی بهره مند شده و به کسوت روحانی درآمد و عشق او به اهل بیت خصوصا مولا علی (ع) باعث شد تا شروع به مداحی وسرودن اشعارمذهبی باتخلص شعری صابت، کند که برخی از آثار مداحی واشعار وی به زبان فارسی در نزد خانواده و اقوام و نزدیکان وی به جا مانده است و در آینده اشعار این شهید بزرگوار در جلد دوم کتاب مجموعه اشعار شهدای شاعر استان چاپ خواهد شد.
دردهه ی پنجاه خورشیدی نقدعلی با توصیه برخی از دوستانش مشغول به تحصیل درحوزه های علمیهی مشهد و قم شد که تا سال های پایانی عمرش موفق به اخذمدرک لمعتین شد. نقدعلی در تمام زندگی اش یک لحظه از پای ننشست و در زمینه های بسیار دیگری نیز فعال بود. ایشان از بسیجیان وجهادگران فعال با سمت نماینده ی ستاد جنگ و بسیج بجنورد وهمچنین به مدت 15 سال از مبلغین فعال دینی در بجنورد و حومه و چند سالی هم امام جماعت بسیج بجنورد بوده است. در اوایل دهه ی 60 نقدعلی با کسب آرای چشمگیری به عنوان رییس شورای اسلامی روستای باغچق فعالیتهای مردمی اش را گسترده تر کرده و در راه آبادانی روستای باغچق زحمتهای زیادی کشید؛ از جمله تنظیم شکایات و مشخص کردن زمین ها و مراتع روستای باغچق با هزینه ی شخصی به مدت 4 سال و کسب موافقت برای برق رسانی به روستا و غیره.
با شروع جنگ تحمیلی و فرمان جهاد توسط امام خمینی(ره)، نقدعلی هم مانند بسیاری از غیور مردان ایران برای دفاع و پاسداری ازخاک وناموسش، داوطلبانه راهی جبهه شد و درهمان ایام دفاع مقدس، علاوه برجهاد و جهادگری به جمع آوری کمک های مالی برای جبهه و جذب و تربیت نیروهای جوان و بسیجی نیز پرداخت که برخی از شهدا و آزادگان باغچق از شاگردان وی بودند. نقدعلی به خاطر لیاقتی که داشت، توانست به فرماندهی دستهی بسیج و همچنین امام جماعت و روحانی گردان(گردان امام حسین(ع) و ویژه ی شهدا) نایل شود و از همرزمان ودوستان نزدیک شهیدان بزرگی چون سردار شهید محمود کاوه، سردار شهید رمضانی، سردار شهید محمد زاده،شهید محمد کلاته و غیره بود. به گفته ی همرزمانش، نقدعلی در هفتمین اعزامش به جبهه خواب دیده بود که به شهادت می رسد که خوابش در اسفند ماه سال 1365 خورشیدی در عملیات کربلای 5 در شلمچه به علت اصابت ترکش به سر، درسن 46 سالگی به وقوع پیوست و وی همانند جدش سردارعلی خان بگ در راه دفاع ازکیان ایران، به درجه ی رفیع شهادت نایل شد.
ثمره ی ازدواج نقدعلی سه فرزند پسر و سه فرزند دختر می باشد. فرزندان ذکور شهید نقدعلی نیز هر کدام با به ارث بردن گوشه ای از استعداد پدر در زمینه های مختلفی کسب موفقیت کرده اند. فرزند ارشد وی، حجت الاسلام یحیی علوی فرد که مانند پدر پیشه ی روحانیت را برگزیده است، استاد دانشگاه، کارشناس ارشد ادبیات فارسی است و هم اکنون درمقطع دکترای علوم حوزوی درحال تحصیل می باشد وی درحال حاضر از شاعران، نخبگان و مشاهیر هنری و علمی کشور و از شعرای شناخته شده (به چندین زبان) و صاحب بیش از 60 عنوان و مقام درسطوح کشوری و عرصه های بین المللی می باشد. دیگر فرزند وی، علی باغچقی، نیز از هنرمندان و اساتید موسیقی سنتی کردی در خراسان شمالی می باشد که در خراسان بزرگ در جشنواره های مختلف موسیقی مقامی، هنرنمایی و کسب مقام کرده است. سومین و آخرین فرزند وی که شش ماه بعد از شهادت پدرش متولد شد و هم نام پدرش می باشد، مهندس نقدعلی علوی فرد، کارشناسی مهندسی معدن، کارشناسی ارشد مهندسی مواد و متالورژی، مدرس دانشگاه و از نخبگان، مولفان و مخترعان جوان کشور می باشد که در جشنواره های اختراعات استانی، منطقه ای و کشوری کسب مقام کرده و به عنوان مهندس برتر سال 1392 استان خراسان رضوی انتخاب شده است.
خلاصه شجره نامه ی سردار علی خان بگ ایلخان بوغانلو
آریایی های ایران ----> مادها ----> کردها(ارزروم و درسیم کردستان ترکیه، آذربایجان و قفقاز و بنا به روایاتی کرکوک کردستان عراق) ----> هژبان(سلسله ی هژبانیان) ---->محمد شداد قارتو(سلسله ی شدادیان) ---->شادی خان ---->نجم الدین ایوبی ---->سردار صلاح الدین ایوبی شادی(پادشاه سلسله ایوبیان به مرکزیت مصر و سردار و قهرمان جنگ های صلیبی) ---->شیرکوه (بنا بر روایاتی ضعیف، عموی سردار صلاح الدین ایوبی) ----> ؟ کرمانج چامشگزگ(در اینکه آیا شادی ها از کرمانج های چامشگزک هستند یا خیر، اختلاف نظر وجود دارد) ---->؟ایل بزرگ شادیلو یا شادلوی بجنورد----> یوسف سلطان قورچی (سردار و ایلخان ایل بزرگ شادلوهای بجنورد می باشد که به همراه چندین ایل دیگر از جمله ایل بزرگ زعفرانلوی قوچان با رهبری شاه قلی سلطان که جمعا چهل هزار خانوار کرد بودند، برای حفظ کیان خراسان و مرزداری به خراسان کوچبر شدند و حکومت خراسان را بدست گرفتند که یوسف سلطان بدستور یکی از شاهان کردتبار صفوی که به احتمال زیاد شاه عباس کبیر صفوی بوده، حاکم کردهای خراسان شد) ---->نجفعلی بگ اول ---->امیر گونه بگ ---->تولی خان اول(موسس شهر بجنورد کنونی) ---->جعفرقلی خان اول ---->نجفعلی بگ دوم ---->ایراهیم بگ ----> جعفرقلی خان دوم(کشته شده در جنگ های نادرشاه افشار) ---->نجفعلی خان سوم (به احتمال زیاد از اینجا به بعد نمودار ایل بوغانلو جدا شده و حکومت شادلوها از شاخه پسر بزرگتر نجفعلی خان سوم، یعنی تولی خان دوم تا حکومت سردار معزز که آخرین ایلخانی سهام الدوله شادلو بود و بدست رضاخان پهلوی در مشهد اعدام شد، ادامه یافت) ---->؟ ایل بوغانلو(بوقانلو یا باقانلو) ----> ؟ طایفه ی گرانلو(از روستای باغچق، بجنورد) ----> علی خان بزرگ(تا حدودی اختلاف نظر) ----> حسین خان ---->سردار علی خان بگ باغچقی بوغانلو، سردار و آخرین ایلخان ایل بوغانلو(معاصر با اواخر حکومت حیدرقلی خان شادلو،حکومت یارمحمد خان شادلو ملقب به سردار مفخم و اوایل حکومت عزیزالله خان شادلو ملقب به سردار معزز که آخرین ایلخانی سهام الدوله شادلو بود)
تهیه و تنظیم:مهندس نقدعلی علوی فرد(باغچقی_بوغانلو)
مبعث
روز مَبْعَث بر پایهٔ باورهای اسلامی، روزی است که محمد، پیامبر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. مسلمانان معنقدند او در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند. محمد در این زمان چهل سال داشت و در مکه زندگی میکرد.
باور شیعیان
بر اساس باور شیعیان، محمد مصطفی در روز ۲۷ رجب عام الفیل، سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام مبعوث شد. شیعیان این روز را جشن میگیرند و در روایات اسلامی اعمال مستحبی برای روز مبعث پیش بینی شدهاست. دعا، نماز و غسل مستحب از اعمال این روز است.
باور اهل سنت
در نزد اهل سنت تاریخ دقیق بعثت پیامبر مشخص نیز ولی بعضی معتقدند که این واقعه در شب ۲۱ ماه رمضان بوده است. به دلیل نامعلوم بودن تاریخ، مبعث نزد اهل سنت جشن گرفته نمیشود.
روز مبعث چه روزیست؟
روز مَبْعَث، روزی است که حضرت محمد، پیامبر گرانقدر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. در تقویم هجری قمری، ۲۷ رجب روز مبعث است.
حضرت محمد مصطفی در روز (۲۷ رجب) سال ۴۰ عام الفیل، همزمان با سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام، در غار حرا، توسط (جبرئیل) و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.
روز مبعث، روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خُرافه گرایی، هوس پرستی و جهل پیشگی دفن شده بود. روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست؛ عاطفه هایی که در رقص شمشیرها زخمی می شد و در جنگل نیزه ها جان می باخت. آن روزها، دخترکان معصوم، به جای آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاک می خفتند. جوانان بلندقامت، در جنگ جهالت ها، جان به بارش تیرها می دادند و زنان بی پناه، در بند اسارت می زیستند. آه که چه خارهایی به پای بشریّت می خلید و چه زخم هایی دل عاطفه ها را می خَست.
روز مبعث، روز مرگ قساوت ها و شرارت ها بود؛ روز مرگ کرامت هایی که به پای بت ها قربانی می شد؛ روز مرگ جهل و شرک و پرستش های ناروا بود.
قوم کرمانج یکی از اقوام اصلی کرد می باشند که در نقاط مختلفی دنیا سکنی دارند از جمله ایران، عراق،ترکیه،سوریه و...
پراکندگی این قوم در ایران زیاد است،یکی از مهمترین مکانها شمال خراسان می باشد، همچنین درتهران، رودبار و منجیل در استان گیلان،در استان سیستان و بلوچستان،کرمان و شهرهای غربی کشور نظیر مهاباد و ...
دسته ای از این قوم در استان تهران در شهرستان دماوند در روستاهای سربندان،جابان،سرخده و خسروان زندگی می کنند.
در مورد نژاد کرد باید گفت که در زمان ورود آرییایی ها به فلات ایران، قوم آریایی از سه گروه به نام های ماد، پارس و پارت تشکیل شده بود،مادها در ناحیه مرکزی و غربی فلات ایران سکنی گزیدند و اولین حکومت را در ایران تشکیل دادند و سپس به نوبت پارس ها و پارت ها با دولت های هخامنشی و اشکانی حکومت ایران را به دست گرفتند. چنان که از تاریخ بر می آید کوروش کبیر که سلسله هخامنشی را بنیان نهاد از طرف مادری به نژاد ماد مربوط میشده که بحث در این مورد در حوصله اینجا نیست و علاقه مندان می توانند با مراجعه به تاریخ از چند و چون دقیق آن اطلاع حاصل کنند که بنده لینکی را در این زمینه قرار خواهم داد.
اقوام آرییایی که وارد ایران شدند دارای دین بهی یا همان دینی که ما اکنون با نام دین زردشتی می شناسیم بودند و این دین با سه شعار اصلی گفتار نیک،کردار نیک و پندار نیک در بین این قوم با فرهنگ جای پیدا کرد.
آتش در دین زردشتی از اهمییت ویژه ای برخوردار است زیرا هم باعث ایجاد نور و گرما برای انسان می شود و می توان با آن غذا را طبخ کرده و نیز با آن فلزات را ذوب کرده و با آن ابزار های مفید و کوناگونی ساخت و مهمتر از آن زردشتی ها خدا را در نور و روشنایی جستجو می کردند و بر این باور بودند که خداوند خود منبع و منشا نور و روشنایی است همانطور خداوند متعال بارها و بارها در قرآن به روشنایی و نور و اینکه خداوند منبع نور و روشنایی است و افراد را از ظلمت به سوی نور راهنمایی و هدایت می کند سخن گفته است پس نکته ظریفی که در اینجا باید به آن توجه کرد این است که زردشتی ها آتش پرست نبوده و نیستند و این تهمتی بس زشت است که به آنها نسبت داده می شود.
در زبان کرمانجی واژه آتش به آر ترجمه می شود و نام ایران نیز از همین واژه گرفته شده:آران یعنی سرزمین آتش یا سرزمینی که آتش برای ساکنان آن مقدس بوده است.
از تمام این مباحث می خواستیم به اینجا برسیم که بازماندگان قوم ماد در روزگار کنونی همین نژاد کرد است که نژادآذری(نه ترک) و لر نیز از زیر شاخه های این نژاد هستند و همگی دارای ریشه ای مشترک هستند.
در میان تمام لهجه های زبان کردی ، لهجه کرمانجی در تاریخ تطور و تحقیق زبان کردی مقام مهمی دارد که لهجه مکری یکی از شاخه های آن می باشد و این همان لهجه ای است که به زبان زردتشت و اوستا نیز معروف شده و بسیار جامع می باشد . این لهجه شیرین ترین و مقبول ترین لهجه کردی است.
سرانجام رضا قوچان نژاد ( اصلیت کرمانج ) به اردوی تیم ملی فوتبال ایران دعوت می شود.
رضا قوچان نژاد معروف به گوچی (Gucci) بازیکنی ایرانی - هلندی متولد 29/شهریور/1366 است و لقب حماسه ساز اولسون برای جام جهانی برزیل را ازآن خود کرد. زندگینامه کامل قوچان نژاد را در ادامه می خوانید.
نام: رضا
نام خانوادگی: قوچان نژاد نورنیا
تاریخ تولد: 1366/06/29
محل تولد: مشهد
نام مستعار: گوچی(Gucci)
تحصیلات: فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی
پست: مهاجم
قد: 1.80 متر
شماره پیراهن: 16
-----------------------------------------------
رضا قوچان نژاد بازیکن فوتبال ایرانی - هلندی با نام مستعار گوچی می باشد. خانواده ای کاملا ورزشی دارد، عمویش هم در مشهد مربی یک تیم والیبال است.
وی فوتبال را از 15 سالگی و به اصرار پدرش در باشگاه های دسته دوم هلند آغاز کرد. و جالب است بدانید که او با گلی که در ثانیه 9 زده رکورد سریع ترین گل هلند را هم در اختیار دارد.
قوچان نژاد با وجود اینکه از کودکی در اروپا بازی کرده اما همچنان عاشق ایران است و حتی می گوید محبوب ترین غذایی که دوست دارد آبگوشت است.
نام قوچان نژاد یک بار در زمان سرمربیگری افشین قطبی در تیم ملی به گوش اهالی فوتبال خورد اما این کارلوس کی روش بود که برای دیدن و ارزیابی این بازیکن راهی بلژیک شد تا بازی این بازیکن ایرانی را از نزدیک ببیند.
رضا البته فوتبال حرفه ای را در باشگاه های بلژیک دنبال کرد. ابتدا به تیم سنت تروئیدن بلژیک رفت.
این بازیکن سابقه بازی در تیم زیر 19 ساله های هلند را در کارنامه خود دارد.
قوچان نژاد در حال حاضر در لیگ برتر بلژیک و در باشگاه فوتبال استاندارد لیژ شاغل است. رضا در موسیقی نیز تبحر دارد و استعداد ذاتی در نواختن ویلن برخوردار می باشد.
قوچان نژاد پسرخاله عقیل اعتمادی دروازه بان اسبق باشگاه تراکتورسازی است.
کی روش به همه منتقدانش نشان داد که برای پیشرفت در فوتبال باید صبر، استقامت داشت و سخت کار کرد ضمن اینکه دانش فنی و تجربه بین المللی هم داشت. او با آوردن قوچان نژاد به فوتبال ایران علاوه بر اینکه زمینه ساز خلق حماسه اولسان و صعود به جام جهانی شد یک هدیه ارزشمند هم به تیم ملی اهدا کرد. یک گلزن مادرزاد و شش دانگ که سال ها می تواند خط حمله فوتبال ایران را بیمه کند.
تاریخچه کشتی باچوخه در شمال خراسان
کشتی با چوخه در اصل نامی کرمانجی است و از آنجایی که اکثر مردم شمال خراسان کرمانج زبان هستند این ورزش در بین آنها معمول شده و پس از مدتی اداره کل تربیت بدنی استان خراسان سابق با برگزاری این رقابتها آن را باچوخه نامگذاری کرده است.
اسم “چوخه” که امروزه بر کشتی محلی خراسان گذاشته شده از لباسی که کشتی گیران در هنگام مبارزه به تن میکنند، گرفته شده و آن شنل کوتاهی است که کشتی گیران آن را با شال سفید رنگی محکم میکنند.
کشتی باچوخه در شمال خراسان از تاریخچه کهنی برخوردار است و این ورزش محلی و بومی در بسیاری از مراسم محلی به خصوص جشن عروسی نیز رایج بوده است.
این ورزش از سال ۱۳۴۲برای اولین بار با حمایت “منوچهر لطیف” در شهر شیروان برگزار شده و پس از آن با همکاری هیات کشتی خراسان سابق این ورزش در روز عید فطر برگزار شده و به عنوان تقویم ورزشی در فعالیت ورزشی استان خراسان سابق قرار گرفت
کشتی باچوخه در استان خراسان شمالی در فصول مختلف انجام میشود به طوری که این رقابت در اواسط زمستان و در بهمن ماه در مانه و سملقان و در ۱۲ فروردین هر سال در شیروان و ۱۳فروردین نیز در بجنورد به صورت استانی با حضور پهلوانان نامدار این خطه برگزار میشود همچنین این رقابت ورزشی در سالیان گذشته در روز ۱۴فروردین در گود کشتی “چشمه زینل خان” اسفراین برگزار میشده و در سال جاری نیز این رقابت به صورت قهرمانی کشور در تقویم ورزشی فدراسیون ورزشهای روستایی و عشایریقرار گرفته است
تاریخچه کشتی با چوخه از ابتدا تا کنون
کشتی در ایران از قدمت بسیار طولانی برخوردار است به طوری که تاریخ پیدایش آن نامعلوم و به موازات تاریخ پیش رفته است این رشته در ایران – ترکیه – یونان – یو گسلاوی – روسیه -ژاپن – کره متداول بوده است و به شکل های مختلف انجام می شده است این تنوع در اجرا حتی در کشور ما در استانها ، ایلات و عشایر نیز وجود داشته است در خراسان چوخه ، در مازندران لو چو ، در گیلان گیله مردی ، بغل به بغل در ارسنجان ، گلی یا روغنی در ترکیه ، گرش در خوزستان ، کمر به کمر در ترکمن صحرا ، پهلوانی در زورخانه های تهران و قم ، ترکمنی در مازندران ، سومو در ژاپن ، سامبو در روسیه و دهها کشتی دیگر که سرآمد همه آنان کشتی چوخه ای (چقه ای) بوده است
چوخه در کلات نادری – درگز – چا پشلو – قوچان – شیروان – چناران – بجنورد و اسفراین متداول بوده که بعدها در مشهد – نیشابور- تربت جام و آشخانه نیز مرسوم شده است.
در گذشته های نه چندان دور چوخه خاستگاه کشتی گیران بنامی بوده و از این رشته پرطرفدار و زیبا قهرمانان بزرگی به پا خواستند و در جهان نیز سرآمد همه دلاوران شدند.
در اولین دوره مسابقات کشتی آزاد دوستانه ایران و ترکیه در سال 1326 چهار نفر از چوخه کاران در معیت تیم ملی ایران قرار گرفتند بیش از 50 کشتی گیر از چوخه کاران خراسان در کشتی آزاد و فرنگی ایران آواز پهلوانی دادند این همه افتخار منبعث از لنگ های زیبا و اصیل چوخه بوده است بطوریکه احمد طاهری با وزن 70 کیلو بر پهلوان حاج محمد سرپلی با وزن 120 کیلو با فن لنگ پیروز شد .
تمامی مربیان ، علاقه مندان و مردم در کسب افتخار آن سهیم اند شادروان شورورزی ، علی کاظمی ، احمد وفادار ، فرهاد شعبانی ، قاسم محمد خانی ، عباس گلمکانی ، ابوالقاسم سخدری ، غلامرضا گلکار مرحوم سخی پرووزه ، محمد علی صحرایی ، قربان علی محجوب ، عزیز نظری ، علی روحانی ، محمد رضا فرخنده ، محمد علی زاهد ، حاج علی اصغر خدمتگزار ، احمد طاهری ، محمد کیفی و آقایا ن محمود قشنگ ، خدابخش عفت دار ، حسین مهر افروزیان ، احمد بهمنی ، مسلم اسکندر فیلابی ، علیرضا رستمی احمد سدیدی ، ابراهیم آزمون ، علی با مشکی اکبر شیدا ، قدرت اوغازیان ، امیر منوری ، حمزه محمد خانی ، جواد محمد خانی ، اصغر یزدانی ، حسنعلی در تومی غلامرضا حلمی و دهها قهرمان دیگر از چوخه به پا خواستند و در کشتی آزاد و فرنگی قهرمان ایران شدند.
در کشتی های پهلوانی و زورخانه ای ، پهلوان اکبر آخوند زاده ، اکبر خراسانی ، سلیم خراسانی ، آخوند خراسانی ، حاج سید تقی رضوی ، حاج سید رضا رضوی ، حاج مختار کاشی ، حاج محمد محرر ، حاج حسام خوشنویسان ، نایبعلی خان ملک ، کریم محمدیان ، مصطفی طوسی ، قلی زنجانی ، جمیل پروین ، گل حسین کچرانلوئی ، نعمت الله حذیفی ، فرهاد شعبانی ، قربان محمد بهادری ، ابوالقاسم سخدری ، عباس گلمکانی احمد وفادار ، یعقوبعلی شورورزی ، فرخ تورانی ، محمد دربان ، ابراهیم آزمون ، امیر قربانی ، عزیز نظری ، علی روحانی ، محمود قشنگ ، مهرافروزیان ، قدیر نخودچی ، بهارستانی ، ناجی ، و دهها قهرمان دیگر که در کشتی پهلوانی مقام اول را کسب نمودند.